خدای عاشقاعطاکردبه ما یه فرشته آسمونی به نام ریحانه کهخدای عاشقاعطاکردبه ما یه فرشته آسمونی به نام ریحانه که، تا این لحظه: 10 سال و 9 ماه و 8 روز سن داره

گل مامان و بابا

خاطرات بارداری 2

1392/9/1 20:48
نویسنده : مامانی
56 بازدید
اشتراک گذاری

مامانی عزیزم

قرار بود هر وقت از زمان بارداری چیزی یادم اومد برات بنویسم. یادمه یکی دو روز مانده به تولد تو شبهای قدر بود.  من و بابایی هر سه شب باهم رفتیم بیرون. دو شب اول مسجد و شب سوم امامزاده اسماعیل ع.  عزیزم  سالهای پیش معمولا میرفتیم جلسات حاج آقامجتبی در بازار تهران. خدارحمتشون کنه یادشون بخیر همین امسال مارو ترک کردند و بدیار باقی رفتند. میخواستیم وقتی بدنیا میایی ببریم ایشون در گوشهای نازنینت اذان و اقامه بگند که قسمت نشد.ولی توصیه ایشون در مورد "وقتی تو دلم بودی" را انجام دادم که بعدها درگوشت میگم niniweblog.com.  

شبهای قدر امسال با وجود تو در وجودم حال و هوای دیگه ای داشت که کاااااش تموم نمیشد.... بابایی یه قرآن داشت و من دوتا که یکیشو روی سر خودم میگذاشتم ویکیشو روی سر کوچولوی تو niniweblog.com

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (0)